دانلود رمان هزاران فریاد pdf از سراب مستقیم
برای اندروید و کامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان سراب میباشد
موضوع رمان: عاشقانه
خلاصه رمان هزاران فریاد
حرف از یه عاشقانه آروم ولی پر پیچ و تابه اینجا حرف از یه دختر پزشکه که دلدادگیش رو
با یه بازی لو داد و پسری که معروفه! داستان از یه تصادف شروع میشه و سیاه شدن
رمان پیشنهادی:دانلود رمان پاراهور مرضیه یگانه
لباسِ دختر و پسر داستان و گذشته ای که دنبالشونه…
قسمت اول رمان هزاران فریاد
طناز:خوش میگذره؟
حرفش که تمام شد، خنده ای سر داد .
لبخندی زدم و از سررررمای اطرات،دسرررتام و به،داخپ جی
کاپشرررن. هدایت کردم. روشرررنا اجازه نداد که به طناز
پاسخ بدم و موبایپ به دست چرخید تا منظره جلوی روش و بهش نشون بده .
-فعال این حرفا رو بیخیال!منظره رو داشته باشه طناز !
روشنا جیغ آرومی از روی شوق کشید. طناز خندید.
طناز:دیوونه!خوبه که اونجایی و همش می بینیش. بذار پرهام بگ. بیاد ببینه!
اس. پرهام به گوش. رسید و قلب. دل تنگیش و گوش زد کرد
.بی تاب به صفحه موبایپ چش. دوخت.. چند ثانیه
ای طول کشید تا پسر بچه ای و رو به روی خودم ببین.. با ذوق دست. و براش تکون دادم.
دانلود رمان من دخترمقربونت برم…خوبی؟طناز موهای جلوی صورت پرهام و
کنار زد و در آخر با انگشت اشاره پشت سر ما رو نشونه گرفت.
طناز:مامان،ایفپ و ببین.نگاه چه خوشکله؟
اونقدر پرهام آروم حرت زد که نفهمیدم چی گفت و طناز جوابش و داد .
طناز:خودم می برمت.
روشنا:من فعال موبایپ میدم دست نیاز……..این عینک. بخار گرفته تمیزش کن. .
دسرررتش و نزدیک لبش برد و بوسررری برای پرهام فرسرررتاد و
تند تند دسرررتش و تکون داد. موبایپ و ازش گرفت..
طناز، پرهام و از روی پاش بلند کرد و پایین گذاشت و تکیه اش و به صندلی داد……….
در ال به الی سررکوت..