دانلود رمان مثل پیچک pdf از مرضیه یگانه
با لینک مستقیم برای اندروید و کامپیوتر و PDF
موضوع رمان: عاشقانه
خلاصه رمان مثل پیچک
دستش روی شانه ام نشست. _مستانه خانم… باز قهر؟… نگفتم قهر میکنی نباید نگاهت،
صدات، صورت ماهتو ازم دریغ کنی؟ جوابش را که ندادم فشاری به شانه ام آورد. _
خوبه یادآوری کنم شما التماسم رو کردی که بیام خواستگاریت ها. فوری سرم با اخم سمتش چرخید :کی گفته؟…
اصلا این حرفا هم نبود… شما بودی واسم نامه نوشتی… شعر نوشتی… یادت رفته؟
سرش را کمی جلو کشید و آهسته گفت: _کی بود که خدا خدا میکرد من برم خواستگاریش؟
_من بودم؟!!…
حامد!!
نفهمیدم کی آنقدر به من نزدیک شد که میان شکایت هایم، لبانم را بوسید و گفت: من بودم…
من بودم عاشق شدم… رامت شدم… من بودم عزیزم…به خدا من بودم…
فقط قهر نکن دیگه. چقدر خوب بلد بود دلبری کند!
این دکتر قصه ی ما از اون عاشق ترین هاست! نمیدونی واسه همسرش چه دلبری هایی که نداشته!
قهراشون هم خیلی هیجانیه! نمیگم چقدر قشنگه چون تا نخونی نمیفهمی چی میگم.
#خاص_ترین_رمان_تلگرام_اینجاست #مرضیه_یگانه
شما را به خواندن این رمان در کانال آوای خیس دعوت میکنیم.
avayekhis