دانلود رمان عشق کهن pdf از محدثه رجبی با لینک مستقیم
برای اندروید و کامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان محدثه رجبی میباشد
موضوع رمان :عاشقانه/اجتماعی
خلاصه رمان عشق کهن
با آهنگ پری و ماری وسط اتاق قر میدادم و سعی داشتم ادای یکی از دوستای تپلم رو دربیارم…
-من دلم پری رو میخواد پری منو نمیخواد …
زن خوبه خوشگل باشه سفید و کمی چاااق …
بچه ها میخندیدن منم میخندیدم…
رمان پیشنهادی:دانلود رمان خوابگاه محدثه رجبی
قسمت اول رمان عشق کهن
میخندیدن منم میخندیدم
همه با صدای بلند
همه چی خوب بود رویا دوستم آهنگو عوض کرد و بچه ها رو بلند کرد تا اونام
یه تکونی به
خودشون بدن پردیس به زور نشوندم روی مبل و گفت : هستی دو دقیقه بشین
سر جات چقد
قر میدی و بعد سریع آهنگو قطع کرد بچه ها با دست برام شعر میخوندن و
من با خوشحالی
همراهیشون میکردم شیما با کیک گرد شکالتی رنگی اومد توی پذیرایی و
گذاشتش جلوم با
شوق دستامو به هم کوبیدم وای که چقدر عاشق کیک شکالتی بودم روی
کیک با خامه یسفید نوشته بودن هستی جان تولدت مبارک
با شوق همه شونو بوسیدم واقعا من رو سوپرایز کرده بودن
بهترین دوستای دنیا بودن
رو گذاشت روی کیک و گفت : آرزو یادت نره ها ۰و ۲رویا برام شمع های
بهشون لبخند زدم
چشمامو بستم و مثل هر سال تو دلم پارسا رو از خدا خواستم و شمع ها رو فوت
کردم اونشب
یکی از بهترین شبای عمرم درکنار دوستای خوبم بود ساعت طرفای یازده بود
که به خونه
کانالهای ماهواره درحال نگاه کردن یه فیلم سینمایی به زبان اصلی بود
کادوهامو کنار در
گذاشتم و پاورچین پاورچین رفتم سمتش
خم شدم و محکم گونه شو بوسیدم و گفتم : سالم عشق آجی
سرشو بلند کرد و نگام کرد و گفت سالم همیشه به گشت خوش
گذشت؟ کنارش