دانلود رمان رخ مجنون pdf از کیمیا صباغ با لینک مستقیم
برای اندروید و کامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان کیمیا صباغ میباشد
موضوع رمان:عاشقانه
خلاصه رمان رخ مجنون
چشمانم می سوخت…نفس هایم کش دار و پر صدا از سینهام خارج میشد.
تمام بدنم سرد شده بود. قدم هایم سست و ناتوان بود. قلبم بی نظم و بی قاعده در سینهام می کوبید…..
لب هایم زود تر از تمام ارگان های بدنم شروع به لرزش کرد. اشک پشت هم روی گونههایم نشست
باورم نمیشد هنوز همباورم نمیشد.باران بی رحمانه بر صورتم تازیانه میزد…با تمامِ جانم دویدم.دویدم تا از
خانه و از آن مردِ بی غیرت دور شوم. زبانم سر شده بود و کلمات تنها با آه های متوالی از دهانم خارج میشد…
رمان پیشنهادی:دانلود رمان شوکران هوس مسیحه زادخو
قسمت اول رمان رخ مجنون
با قرار گرفتنِ یک جفت کفشِ مردانهی آشنا جلوی چشمانم خون در رگ هایم یخ بست
آرام آرام سر بالا آوردم. آب دهانم را با وحشت بلعیدم دستم را روی جدولِ
خیابان گذاشتم و سعی کردم روی پا هایم بایستم.
چشمانم می سوخت نفس هایم کش دار و پر صدا از سینه ام
خارج می شد.
تمام بدنم سرد شده بود. قدم هایم سست و ناتوان بود. قلبم بی
نظم و بی قاعده در سینه ام می کوبید.لب هایم زود تر از تماِم
ارگان های بدنم شروع به لرزش کرد؛ اشک پشت هم بر روی گونه
هایم می نشست. باورم نمی شد هنوزم هم باورم نمی شد. باران
بی رحمانه بر صورتم تازیانه می زد.با تماِم جانم دویدم دویدم تا
از آن خانه و از آن مرِد بی غیرت دور شوم. زبانم سر شده بود …
کلمات تنها با آه هایی متوالی از دهانم خارج می شد.این نامروتی
در باوِر کوچک من نمی گنجید! لِب جدول خیابان نشستم. اشک و
باران از تیغه ی بینی…