دانلود رمان خدمتکار اجباری pdf از گیسو با لینک مستقیم
برای اندروید و کامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان گیسو میباشد
موضوع رمان :عاشقانه
خلاصه رمان:
شب تواتاقم پشت کامپیوتر بودم که شیرین اومد تو و رو تخت نشست و گفت:
– چرا شام نخوردی؟
– میل نداشتم
با شک بهم نگاهی انداخت و گفت:
– چی شده آنا؟
– چی چی شده؟
– چرا مثل همیشه نیستی؟ انگار ناراحتی. با آرش حرفت شده؟
با یاد اینکه از یه هفته هم گذشت و آرش هنوز برنگشته بود اخمام رفت تو هم ولی چیزی به روم نیاوردم و گفتم:
– نه بابا. امروز مشتری تو مغازه زیاد بود خسته شدم
– مثلاً من نمیفهمم تو از چیزی ناراحتی یا خسته ای؟ بگوچی شده
با کلافگی گفتم:
– ای بابا چرا یه چیزی که اصلاً وجود نداره رو انقدر پیش خودت بزرگ میکنی؟
– یعنی مطمئن باشم چیزی نیست؟
– آره عزیزم مطمئن باش. چیزی نیست